- پنج پا
- خرچنگ، برج چهار از دوازده برج فلکی برج سرطان
معنی پنج پا - جستجوی لغت در جدول جو
- پنج پا
- خرچنگ، جانوری سخت پوست با چنگال های دراز، لاک خارجی پهن و سخت، یک یا دو زوج آرواره و دو چشم پایه دار که به یک پهلو حرکت می کند و معمولاً در دریا و گاه در خشکی زندگی می کند
پیچپا، کلنجک، کلنجار
- پنج پا ((پَ))
- خرچنگ، برج چهارم از دوازده برج فلکی، برج سرطان
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
خرچنگ، برج چهار از دوازده برج فلکی برج سرطان
خرچنگ، برج چهار از دوازده برج فلکی برج سرطان
آنکه بنه (قشون) را نگهبانی کند
پا، پیش آمد: خوب پر و پا برایش افتاده. یا از پر و پا افتادن، سخت خسته و درمانده شدن، سکوت و آرامش یافتن، بی طاقت شدن
قدم، عقب پا
یک پنجم دو برابر ده یک خمس
ورقی که دارای پنج خال باشد
اوقات نماز پنجگانه، خانه پنجم نرد، حواس خمسه، آوازیست ایرانی و آن در پایان راست پنجگاه خوانده میشود. (پنجگاه) و (سپهر) حالت در آمد (نوا) را دارد و مثل این است که به نوای پنجم فوقانی رفته باشیم. سپس عشاق شنیده میشود و راست پنجگاه تبدیل به نوا میگردد
پانصد خمسماه
پنج انگشت، پنج شاخه
(قمار) پنج ورق متشابه که در بازی آس بدست یک تن آید مانند پنج آس یا پنج شاه و غیره
پنج آزبا (دعا) پنج نماز پنج نماز صلوات خمس
پنج پولاب پنج سهش پنج قوت دریافت (سمع بصر شم ذوق و لمس) حواس خمسه، پنج قوه باطنی (حس مشترک خیال واهمه حافظه و متصرفه)
پنج تا پنج تا پنج عدد پنج عدد: (این زمان پنج پنجد میگردد تا شده عابد و مسلمانا)
آنکه از قبل پاید و پاسی دارد پیش پاینده. جلو پا برابر پا: گر من از باغ تو یک میوه بچینم چه شودک پیش پایی بچراغ تو ببینم چه شودک (حافظ)، بخش مقدم پا قسمت قدامی پای: از سیاهی دل بتقصیرات خود بینا نشد مستی طاوس کم از غیب پیش پا نشد. (صائب) یا پیش پای کسی. لحظه ای پیش از آمدن او: حسن پیش پای شما رفت. یا پیش پای چپ سردادن (نهادن)، هنگام دخول در مسجد و مکانهای مقدم باید اول پای راست را پیش گذاشت و اگر کسی پای چپ جلو نهد خطا وبی احترامی کرده، خوبی را ببدی تلافی کردن: مر جفاگر را چنینها می دهم پیش پای چپ چسان سر می نهم. (مثنوی)
پنج پنج، پنج تا پنج تا
حواس خمسه، حواس پنج گانه
ورق قمار که دارای پنج خال باشد
پانصد، عدد اصلی، مرکب از پنج بار صد، «۵۰۰ »
عقب پا، مقابل کف پا، پس پا، روی پا
در ورزش در کشتی فنی که برای زمین زدن حریف به کار می رود و پا را پشت پای او می گذارند و او را به عقب می رانند
در ورزش در کشتی فنی که برای زمین زدن حریف به کار می رود و پا را پشت پای او می گذارند و او را به عقب می رانند
نوعی سنگ سوراخ سوراخ بسیار سخت است که در حمام چرک پا را با آن پاک می کنند، سنگ خاز، سنگ سودا
در اسلام حضرت رسول (ص) و علی بن ابی طالب (ع) و حضرت فاطمۀ زهرا (س) و امام حسن (ع) و امام حسین (ع)، پنج تن آل عبا
پنج انگشت
((~. تَ))
فرهنگ فارسی معین
پنج تن آل عبا، خمسه آل عبا، خمسه طیبه، مراد محمد رسول الله (ص)، علی (ع)، فاطمه (س)، حسن (ع)، حسین (ع) است
قدح بزرگ شرابخوری
جلو پا، دم پا
کبوتری را گویند که بر روی استخوان کف پایش پرهای فراوان موجود باشد پرپای مسرول ورشان. توضیح باید دانست که استخوان کف پا در پرندگان بطور عمود بر پنجه ها قرار گرفته و ظاهرا بجای استخوان ساق مینماید. خرخاکی خرخدا حمارالبیت پر پایه